توضیحات کتاب
رمان دریای خاطرات نوشته فیونا والپی با ترجمه آفاق زرگریان, توسط انتشارات تندیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی
بخشی از رمان
سرگذشت شورانگیز «الا»ی جوان است، الایی که حالا پیر شده، در خانه سالمندان ساکن و به درد فراموشی نیز دچار شده است. همانطور که از اسم کتاب مشخص میشود، ما صفحهبهصفحه با خاطرات الا روبهرو هستیم، خاطراتی که او از نوه خود «کندرا» خواسته به رشته تحریر در بیاوردشان، کندرایی که همیشه رویای نویسندگی را در سر میپرورانده اما با تولد کودکی اوتسیمی، آرزوهای خود را قربانی مراقبت از کودکش کرده است.
داستان اینگونه شروع میشود که الا، به دنبال نوهاش فرستاده و خواستار دیدار با اوست. کندرا که مدت زیادیست مادربزرگ خود را ندیده و این ندیدن، از اختلاف مرموز و سر به مهر مادر و مادربزرگش ناشی میشود، او را شگفتزده و حتی نگران میکند.
اما در ادامه میبینیم مادربزرگ او به دنبال کسیست تا خاطراتش را برایش بازگو کرده و آنها را ثبت کند. کندرا اول به دنبال جبران کوتاهیاش در مقابل مادربزرگ خود و بعد به دنبال کشف دلیل اختلاف مادر و مادربزرگش این کار را میپذیرد.
اما چندی نمیگذرد که او نیز درگیر داستان شورانگیز مادربزرگ خود شده، با پردهبرداری از حقایق در شگفت میماند و بعد گمان میبرد که شاید الا، عمدا او را برای بازگو کردن داستانش برگزیده تا آنچه در سرنوشتش گذرانده، راهی پیش پای زندگی گره خورده کندرا بگذارد.
توضیحات کتاب
رمان دریای خاطرات نوشته فیونا والپی با ترجمه آفاق زرگریان, توسط انتشارات تندیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی
بخشی از رمان
سرگذشت شورانگیز «الا»ی جوان است، الایی که حالا پیر شده، در خانه سالمندان ساکن و به درد فراموشی نیز دچار شده است. همانطور که از اسم کتاب مشخص میشود، ما صفحهبهصفحه با خاطرات الا روبهرو هستیم، خاطراتی که او از نوه خود «کندرا» خواسته به رشته تحریر در بیاوردشان، کندرایی که همیشه رویای نویسندگی را در سر میپرورانده اما با تولد کودکی اوتسیمی، آرزوهای خود را قربانی مراقبت از کودکش کرده است.
داستان اینگونه شروع میشود که الا، به دنبال نوهاش فرستاده و خواستار دیدار با اوست. کندرا که مدت زیادیست مادربزرگ خود را ندیده و این ندیدن، از اختلاف مرموز و سر به مهر مادر و مادربزرگش ناشی میشود، او را شگفتزده و حتی نگران میکند.
اما در ادامه میبینیم مادربزرگ او به دنبال کسیست تا خاطراتش را برایش بازگو کرده و آنها را ثبت کند. کندرا اول به دنبال جبران کوتاهیاش در مقابل مادربزرگ خود و بعد به دنبال کشف دلیل اختلاف مادر و مادربزرگش این کار را میپذیرد.
اما چندی نمیگذرد که او نیز درگیر داستان شورانگیز مادربزرگ خود شده، با پردهبرداری از حقایق در شگفت میماند و بعد گمان میبرد که شاید الا، عمدا او را برای بازگو کردن داستانش برگزیده تا آنچه در سرنوشتش گذرانده، راهی پیش پای زندگی گره خورده کندرا بگذارد.