کتاب دراکولا نوشته برام استوکر با ترجمه محمود گودرزی توسط انتشارات برج با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.
ممکن است شکل طرح و توطئهی داستان دراکولا برای خوانندهی امروزی دیگر مهیج و نفسگیر به نظر نرسد، اما این داستان همچنان از ارزشهای ادبیای بسیاری برخوردار است که برای محققان ادبی و بهخصوص طرفداران ژانر فانتزی و خونآشامها اهمیت بسیاری دارد. پیگیری تغییر و تکامل شمایل و خصوصیات این موجودات ساختگی تنها با بررسی سرچشمهی آن امکانپذیر است؛ دراکولای برام استوکر سرمنشأ حضور این گونهی ادبی در تاریخ ادبیات است. همچنین امکانات روایی، داستانی و تکنیکی بسیاری با ظهور دراکولا در قرن نوزدهم به جامعهی نویسندگان و هنرمندان علاقهمند به نوع ادبی فانتزی عرضه شده است. داستانهای مهمی در ادبیات گوتیک و سینمای وحشت، وامدار دراکولای برام استوکر هستند.
مثالی که بسیاری برای تأکید بر تغییر و تکمیل ژانر خونآشامی در طول زمان به آن اشاره میکنند، همین ترس و وحشت خونآشامان جدید از نور روز و سوختن و نابودی آنها براثر تابش خورشید است.
چیزی که در دراکولای استوکر وجود ندارد و به تأکید داستان، دراکولا چندین بار زیر نور خورشید و در ساعتهای روشنایی توسط اشخاص مختلف دیده میشود.
یکی از مهمترین ویژگیهای رمان دراکولا توصیف و تصویرسازی غنی برام استوکر است. در فصل اول بهعنوان دریچهای برای ورود به دنیای دراکولا، بیش از باقی فصلها به فضاسازی بصری داستان توجه شده است. جزئیاتی که جاناتان در برخورد با مردم حاشیهی قلعه و دربارهی کنت دراکولا روایت میکند به حدی تأثیرگذار و مخوف است که بسیاری از اقتباسهای سینمایی دراکولا به آنها وفادار ماندهاند. همچنین توصیف جاناتان از ظاهر کنت دراکولا، جزئیات صورتش و شمایل قلعه و زنان خونآشام و زیبایی شهوانی آنها به تأثیرگذارترین تصاویر ژانر خونآشام تبدیل شدهاند.
کتاب دراکولا نوشته برام استوکر با ترجمه محمود گودرزی توسط انتشارات برج با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.
ممکن است شکل طرح و توطئهی داستان دراکولا برای خوانندهی امروزی دیگر مهیج و نفسگیر به نظر نرسد، اما این داستان همچنان از ارزشهای ادبیای بسیاری برخوردار است که برای محققان ادبی و بهخصوص طرفداران ژانر فانتزی و خونآشامها اهمیت بسیاری دارد. پیگیری تغییر و تکامل شمایل و خصوصیات این موجودات ساختگی تنها با بررسی سرچشمهی آن امکانپذیر است؛ دراکولای برام استوکر سرمنشأ حضور این گونهی ادبی در تاریخ ادبیات است. همچنین امکانات روایی، داستانی و تکنیکی بسیاری با ظهور دراکولا در قرن نوزدهم به جامعهی نویسندگان و هنرمندان علاقهمند به نوع ادبی فانتزی عرضه شده است. داستانهای مهمی در ادبیات گوتیک و سینمای وحشت، وامدار دراکولای برام استوکر هستند.
مثالی که بسیاری برای تأکید بر تغییر و تکمیل ژانر خونآشامی در طول زمان به آن اشاره میکنند، همین ترس و وحشت خونآشامان جدید از نور روز و سوختن و نابودی آنها براثر تابش خورشید است.
چیزی که در دراکولای استوکر وجود ندارد و به تأکید داستان، دراکولا چندین بار زیر نور خورشید و در ساعتهای روشنایی توسط اشخاص مختلف دیده میشود.
یکی از مهمترین ویژگیهای رمان دراکولا توصیف و تصویرسازی غنی برام استوکر است. در فصل اول بهعنوان دریچهای برای ورود به دنیای دراکولا، بیش از باقی فصلها به فضاسازی بصری داستان توجه شده است. جزئیاتی که جاناتان در برخورد با مردم حاشیهی قلعه و دربارهی کنت دراکولا روایت میکند به حدی تأثیرگذار و مخوف است که بسیاری از اقتباسهای سینمایی دراکولا به آنها وفادار ماندهاند. همچنین توصیف جاناتان از ظاهر کنت دراکولا، جزئیات صورتش و شمایل قلعه و زنان خونآشام و زیبایی شهوانی آنها به تأثیرگذارترین تصاویر ژانر خونآشام تبدیل شدهاند.