دیوید گمل داستانی قابل باور از ماجراجوییهایی عظیم میگوید، داستانهایی که میتوان گفت حق مطلب فانتزی حماسی را ادا میکنند.» بیست سال از زمانی که جان شانو، مرد اورشلیمی افسانهای، دروازههای زمان را شکافت و دیکن و همراهانش را به این دنیا آورد، گذشته است. بیست سالی که در آن ردی از شانو نبود و دیکن در شهر اتحاد حکمرانی میکرد و قصد داشت سرزمینی موعود از تصورات خود بسازد.
اما سواران اورشلیمی دیکن موجی از وحشت به راه انداختهاند، مرگ و خشونت را در زمین میگسترانند و بیایمانها و موجودات جهشیافته را تحت نام صلح به قتل میرسانند. تا اینکه مسیحیای تنها از راه میرسد که قصدش دادخواهی برای کشتهشدگان است.
شانو، مجروح و با حافظهای معیوب، با تنها روشی که میشناسد به مقابلهی شرارت و بیعدالتی میرود: رودررو و با اسلحههای آماده. اما آیا این برای متوقف ساختن دیکن اسرارآمیز و نهضت صلیبیای که به راه انداخته کافی است؟ حتی اگر شانو موفق شود، هنوز هم باید با ارتش جهنمزادها و ارباب تشنه به خونشان، سارنتو مقابله کند که تجسم زندهی سنگهای قدرتی است که با نام سنگ خون شناخته میشوند.
دیوید گمل داستانی قابل باور از ماجراجوییهایی عظیم میگوید، داستانهایی که میتوان گفت حق مطلب فانتزی حماسی را ادا میکنند.» بیست سال از زمانی که جان شانو، مرد اورشلیمی افسانهای، دروازههای زمان را شکافت و دیکن و همراهانش را به این دنیا آورد، گذشته است. بیست سالی که در آن ردی از شانو نبود و دیکن در شهر اتحاد حکمرانی میکرد و قصد داشت سرزمینی موعود از تصورات خود بسازد.
اما سواران اورشلیمی دیکن موجی از وحشت به راه انداختهاند، مرگ و خشونت را در زمین میگسترانند و بیایمانها و موجودات جهشیافته را تحت نام صلح به قتل میرسانند. تا اینکه مسیحیای تنها از راه میرسد که قصدش دادخواهی برای کشتهشدگان است.
شانو، مجروح و با حافظهای معیوب، با تنها روشی که میشناسد به مقابلهی شرارت و بیعدالتی میرود: رودررو و با اسلحههای آماده. اما آیا این برای متوقف ساختن دیکن اسرارآمیز و نهضت صلیبیای که به راه انداخته کافی است؟ حتی اگر شانو موفق شود، هنوز هم باید با ارتش جهنمزادها و ارباب تشنه به خونشان، سارنتو مقابله کند که تجسم زندهی سنگهای قدرتی است که با نام سنگ خون شناخته میشوند.