کتاب خورشید خانواده اسکورتا

کتاب خورشید خانواده اسکورتا نوشته لوران گوده با ترجمه پرویز شهدی, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات, ادبیات جهان, ادبیات داستانی, رمان خارجی

«صبح یک روز از ماه اوت 1946، مردی سوار بر الاغ وارد مونته‌پوچو شد. بینی صاف و دراز و چشم‌های مشکی داشت با چهره‌ای نجیبانه. جوان بود؛ شاید بیست و پنج ساله. ولی چهرۀ کشیده و لاغرش قیافه‌ای جدی به او می‌داد که سنش را بیشتر می‌نمود. سالخورده‌های دهکده به یاد لوچیانو ماسکالزونه افتادند. مرد ناشناس هم با همان گام‌های آهسته سرنوشت وارد دهکده شد…»
لوران گوده با این کتاب جایزۀ گنکور فرانسه را در سال 2004 از آن خود کرد. او در این رمان سرگذشت چند نسل از دودمانی را بازگو می‌کند که بس مصیبت‌ها دیده و رنج‌ها کشیده‌اند و در عین شرارت و تندخویی، شرافتمند، زحمتکش و یار و یاور هم بوده‌اند. نویسنده می‌توانست تاریخچۀ زندگی این خانواده را در چند جلد بنویسد اما گوده شیفتۀ ایجاز است و به بیان آنچه مهم و ضروری است، بسنده می‌کند.
سبک گوده روان و قلمش شیرین و چیره دست است. جمله ها را ساده و کوتاه انتخاب می کند؛ خواننده را با جمله های بلند و پیچیده به سرگیجه نمی اندازد و نفوذ کلامش از خلال جمله های ساده و واژه های مناسب چنان است که خواننده بی اختیار آن چه را او خواسته بیان کند، با همه ی وجودش می گوید، آدم سوزش آن را روی پوستش حس می کند، و نیز خون گرم و جوشان مردمان آن سرزمین را در رگ هایش.
مردمانی ساده، رک و راست و بی شائبه که مثل زمین هاشان در عین بی حاصلی، و آب و هواشان در عین داغی و سوزندگی، مهمان نواز و گشاده رویند. گوده در کتابی کوتاه سرگذشت جند نسل از دودمانی را تعریف می کند که بس مصیب ها دیده و رنج ها کشیدند، در عین شرارت و تندخویی، شرافتمند، زحمت کش و یار و یاور هم بودند.

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • ناموجود
ناموجود
توضیحات

کتاب خورشید خانواده اسکورتا نوشته لوران گوده با ترجمه پرویز شهدی, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات, ادبیات جهان, ادبیات داستانی, رمان خارجی

«صبح یک روز از ماه اوت 1946، مردی سوار بر الاغ وارد مونته‌پوچو شد. بینی صاف و دراز و چشم‌های مشکی داشت با چهره‌ای نجیبانه. جوان بود؛ شاید بیست و پنج ساله. ولی چهرۀ کشیده و لاغرش قیافه‌ای جدی به او می‌داد که سنش را بیشتر می‌نمود. سالخورده‌های دهکده به یاد لوچیانو ماسکالزونه افتادند. مرد ناشناس هم با همان گام‌های آهسته سرنوشت وارد دهکده شد…»
لوران گوده با این کتاب جایزۀ گنکور فرانسه را در سال 2004 از آن خود کرد. او در این رمان سرگذشت چند نسل از دودمانی را بازگو می‌کند که بس مصیبت‌ها دیده و رنج‌ها کشیده‌اند و در عین شرارت و تندخویی، شرافتمند، زحمتکش و یار و یاور هم بوده‌اند. نویسنده می‌توانست تاریخچۀ زندگی این خانواده را در چند جلد بنویسد اما گوده شیفتۀ ایجاز است و به بیان آنچه مهم و ضروری است، بسنده می‌کند.
سبک گوده روان و قلمش شیرین و چیره دست است. جمله ها را ساده و کوتاه انتخاب می کند؛ خواننده را با جمله های بلند و پیچیده به سرگیجه نمی اندازد و نفوذ کلامش از خلال جمله های ساده و واژه های مناسب چنان است که خواننده بی اختیار آن چه را او خواسته بیان کند، با همه ی وجودش می گوید، آدم سوزش آن را روی پوستش حس می کند، و نیز خون گرم و جوشان مردمان آن سرزمین را در رگ هایش.
مردمانی ساده، رک و راست و بی شائبه که مثل زمین هاشان در عین بی حاصلی، و آب و هواشان در عین داغی و سوزندگی، مهمان نواز و گشاده رویند. گوده در کتابی کوتاه سرگذشت جند نسل از دودمانی را تعریف می کند که بس مصیب ها دیده و رنج ها کشیدند، در عین شرارت و تندخویی، شرافتمند، زحمت کش و یار و یاور هم بودند.

مشخصات
  • ناشر
    نشر کتاب پارسه
  • نویسنده
    لوران گوده
  • مترجم
    پرویز شهدی
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1392
  • نوبت چاپ
    اول
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش