کتاب خدمتکار نوشته کاترین استاکت ترجمه شبنم سعادت توسط انتشارات افراز به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: زبان و ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی
کتاب برتر سایت آمازون و برندهی بهترین کتاب کریسشن ساینسمانیتور در سال ۲۰۰۹ ، نامزد جایزهی اورنج و برندهی جایزهی ایندیز چویس در سال ۲۰۱۰، نامزد جایزهی ادبی دوبلین IMPAC در سال ۲۰۱۱؛ اینها تنها بخشی از مؤفقیتهایی است که رمان «خدمتکار» نصیب کاترین استاکت کرده است. استاکت رمان را در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است، بعد از آنکه پنجسال برای نگارش آن زمان گذاشت. داستان «خدمتکار» که با ترجمهی شبنم سعادت از سوی انتشارات افراز منتشر شده، به زندگی و حالوروز خدمتکاران سیاهپوستی میپردازد که در خانههای سفیدپوستان کار میکنند. حوادث داستان در اوایل دههی ۱۹۶۰ میگذرد و مکان آن شهر جکسون در ایالت میسیسیپی است. همین که کار نگارش رمان به پایان رسید، استاکت سراغ ناشرها رفت، اما واکنش آنها دلسردترکنندهتر از آنی بود که انتظار داشت؛ یکی بعد از دیگری به او «نه» میگفتند. در واقع، شصت ناشر به خانم استاکت پاسخ منفی دادند و از دریافت و چاپ کتاب او خودداری کردند، اما خانم استاکت نومید نشد. کتاب سرِ آخر به چاپ رسید و بلافاصله استقبال فوقالعادهای را از سوی خوانندگان رمان بهدنبال داشت، طوری که به سه زبان و در سیوپنج کشور منتشر شد، صد هفتهی پیاپی در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز جای داشت و شمارگان آن در آگوست سال ۲۰۱۱ از مرز پنج میلیون نسخه گذشت. با این تفاسیر دیگر عجیب نبود که تیت تیلور، کارگردان و دوست دوران کودکی استاکت، سراغ «خدمتکار» برود، فیلمنامهای اقتباسی بر اساس آن بنویسد و فیلمی بسازد که همچون کتاب مؤفق از آب دربیاید: ۲۰۵میلیون دلار فروش و نامزد دریافت چهار جایزهی آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۲ از جمله اسکار بهترین فیلم.
امشب تا ساعت شش هم کار پختوپزم تمام نمیشود، دو ساعت دیرتر از موقع عادی. میدانم که دیگر نا ندارم در خانهی لوونیا را بزنم. فردا بعد از اینکه کار جمعوجورکردن بوقلمون را تمام کردم، میروم. با قدمهای اردکی از ایستگاه اتوبوس راه میافتم، بهزور میتوانم چشمهایم را باز نگه دارم. از سر نبش خیابان گسوم داخل میپیچم. یک کادیلاک سفید بزرگ جلوی خانهام پارک شده، و خانم اسکیتر پیراهن و کفشهای قرمز پوشیده و مثل چماق روی پلههای خانهام نشسته است.
کتاب خدمتکار نوشته کاترین استاکت ترجمه شبنم سعادت توسط انتشارات افراز به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: زبان و ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی
کتاب برتر سایت آمازون و برندهی بهترین کتاب کریسشن ساینسمانیتور در سال ۲۰۰۹ ، نامزد جایزهی اورنج و برندهی جایزهی ایندیز چویس در سال ۲۰۱۰، نامزد جایزهی ادبی دوبلین IMPAC در سال ۲۰۱۱؛ اینها تنها بخشی از مؤفقیتهایی است که رمان «خدمتکار» نصیب کاترین استاکت کرده است. استاکت رمان را در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است، بعد از آنکه پنجسال برای نگارش آن زمان گذاشت. داستان «خدمتکار» که با ترجمهی شبنم سعادت از سوی انتشارات افراز منتشر شده، به زندگی و حالوروز خدمتکاران سیاهپوستی میپردازد که در خانههای سفیدپوستان کار میکنند. حوادث داستان در اوایل دههی ۱۹۶۰ میگذرد و مکان آن شهر جکسون در ایالت میسیسیپی است. همین که کار نگارش رمان به پایان رسید، استاکت سراغ ناشرها رفت، اما واکنش آنها دلسردترکنندهتر از آنی بود که انتظار داشت؛ یکی بعد از دیگری به او «نه» میگفتند. در واقع، شصت ناشر به خانم استاکت پاسخ منفی دادند و از دریافت و چاپ کتاب او خودداری کردند، اما خانم استاکت نومید نشد. کتاب سرِ آخر به چاپ رسید و بلافاصله استقبال فوقالعادهای را از سوی خوانندگان رمان بهدنبال داشت، طوری که به سه زبان و در سیوپنج کشور منتشر شد، صد هفتهی پیاپی در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز جای داشت و شمارگان آن در آگوست سال ۲۰۱۱ از مرز پنج میلیون نسخه گذشت. با این تفاسیر دیگر عجیب نبود که تیت تیلور، کارگردان و دوست دوران کودکی استاکت، سراغ «خدمتکار» برود، فیلمنامهای اقتباسی بر اساس آن بنویسد و فیلمی بسازد که همچون کتاب مؤفق از آب دربیاید: ۲۰۵میلیون دلار فروش و نامزد دریافت چهار جایزهی آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۲ از جمله اسکار بهترین فیلم.
امشب تا ساعت شش هم کار پختوپزم تمام نمیشود، دو ساعت دیرتر از موقع عادی. میدانم که دیگر نا ندارم در خانهی لوونیا را بزنم. فردا بعد از اینکه کار جمعوجورکردن بوقلمون را تمام کردم، میروم. با قدمهای اردکی از ایستگاه اتوبوس راه میافتم، بهزور میتوانم چشمهایم را باز نگه دارم. از سر نبش خیابان گسوم داخل میپیچم. یک کادیلاک سفید بزرگ جلوی خانهام پارک شده، و خانم اسکیتر پیراهن و کفشهای قرمز پوشیده و مثل چماق روی پلههای خانهام نشسته است.