کتاب جامعه مصرفی نوشته ژان بودریار با ترجمه پیروز ایزدی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
جامعه مصرفی نقدی است بر مفهوم مصرف کالاهای فرهنگی از قبیل فیلم و سینما و انواع تفریحات فرهنگی و بودریار معتقد است نوع مصرفی که در جامعه مدرن شکل گرفته، زاییده سرمایه داری است که طبقه متوسطی را به وجود آورده و برای اینکه جامعه پاسخگوی نیازهای این طبقه باشد، مدام در حال باز تقاضای کالاها و در واقع تعریف نیازهای جدید است.
امروزه در اطراف ما شواهد بسیار زیادی از مصرف و فراوانی بـه چشم میخـورد: از انـواع و اقسام اشیا، خدمات و کالاهای مادی که پدیدآورنده نوعی جهش بنیادی در اکولوژی نوع بشرند. سخن دقیقتر آنکه امروزه، افراد مرفه مانند گذشته، بیش از آنکه در محیط اطراف خود با دیگر انسانها سروکار داشته باشند، با اشیا در ارتباطند. مراودات روزمره آنان دیگر چندان با هم نوع انشان صورت نمیگیرد و بر اساس آمارها، با سیر صعودی، صرف دریافت کالاها و پیامها و دستکـاری در آنها میشود: از امور پیچیده منـزل همراه با دهها خدمتکار تکنولوژیک آن گرفته تا اموال «منقـول شهری» و کلیـه وسایل ارتباطی و فعالیتهای حرفـهای، و نیـز از نمایش ستایش دائمی از اشیا در آگهیهای تجاری و صدها پیامی که به طور روزمره از رسانههای گروهی به ما میرسد؛ و همچنین از فراوانی ابـزارآلاتی که به گـونهای مبهم وسـوسه انگیزنـد تا پیسکـودرامهای نمـادین کـه خـوراک سرگـرمیهای _شبانهای هستند که حتی انسانها را در رؤیاهایشان نیز راحت نمیگذارند..
کتاب جامعه مصرفی نوشته ژان بودریار با ترجمه پیروز ایزدی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
جامعه مصرفی نقدی است بر مفهوم مصرف کالاهای فرهنگی از قبیل فیلم و سینما و انواع تفریحات فرهنگی و بودریار معتقد است نوع مصرفی که در جامعه مدرن شکل گرفته، زاییده سرمایه داری است که طبقه متوسطی را به وجود آورده و برای اینکه جامعه پاسخگوی نیازهای این طبقه باشد، مدام در حال باز تقاضای کالاها و در واقع تعریف نیازهای جدید است.
امروزه در اطراف ما شواهد بسیار زیادی از مصرف و فراوانی بـه چشم میخـورد: از انـواع و اقسام اشیا، خدمات و کالاهای مادی که پدیدآورنده نوعی جهش بنیادی در اکولوژی نوع بشرند. سخن دقیقتر آنکه امروزه، افراد مرفه مانند گذشته، بیش از آنکه در محیط اطراف خود با دیگر انسانها سروکار داشته باشند، با اشیا در ارتباطند. مراودات روزمره آنان دیگر چندان با هم نوع انشان صورت نمیگیرد و بر اساس آمارها، با سیر صعودی، صرف دریافت کالاها و پیامها و دستکـاری در آنها میشود: از امور پیچیده منـزل همراه با دهها خدمتکار تکنولوژیک آن گرفته تا اموال «منقـول شهری» و کلیـه وسایل ارتباطی و فعالیتهای حرفـهای، و نیـز از نمایش ستایش دائمی از اشیا در آگهیهای تجاری و صدها پیامی که به طور روزمره از رسانههای گروهی به ما میرسد؛ و همچنین از فراوانی ابـزارآلاتی که به گـونهای مبهم وسـوسه انگیزنـد تا پیسکـودرامهای نمـادین کـه خـوراک سرگـرمیهای _شبانهای هستند که حتی انسانها را در رؤیاهایشان نیز راحت نمیگذارند..