کتاب تاریخچه کوتاهی از فلسفه نوشته نایجل واربرتون با ترجمه مریم تقدیسی، توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: فلسفه, فلسفه غرب, نظریات تاریخ فلسفه, تاریخچه فلسفه
کتابی که می خوانید به معرفی متفکران بزرگ فلسفه غرب میپردازد و مهمترین نظریات آنها را درباره دنیا و روش بهتر زیستن بررسی میکند. «نایجل واربرتون» در فصلهای چهل گانه این کتاب ما را به گشت و گذار در عمده ترین نظریات تاریخ فلسفه میبرد.
او داستانهای جالب توجه و اغلب عجیب و غریبی در باره مرگ و زندگی فلاسفهای بازگو میکند که ما را به تامل وا میدارند. نایجل واربرتون نه تنها تاریخچه فلسفه را به شکلی قابل درک روایت میکند، بلکه ما را به فکر کردن، بحث کردن، استدلال کردن و سوال کردن ترغیب میکند.
تاریخچه کوتاهی از فلسفه خلاصهای از جستجوی همیشگی بشر در زمینه درک فلسفی به دست میدهد و از خواننده دعوت میکند که در این بحث جذاب شرکت کند. بحثی که از چرایی ماهیت واقعیت و روش زندگی آغاز میشود.
پرسشهایی که ذهن سقراط حکیم را به خود مشغول کرده بود و او را هر روز به بازار آتن میکشاند تا سوالات عجیب خود را از مردم بپرسد و ذهن آنها را برآشوبد. چون با پرسیدن این سوالات به آنها نشان میداد که چقدر درکشان از دانستههایشان اندک است.
کتاب تاریخچه کوتاهی از فلسفه نوشته نایجل واربرتون با ترجمه مریم تقدیسی، توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: فلسفه, فلسفه غرب, نظریات تاریخ فلسفه, تاریخچه فلسفه
کتابی که می خوانید به معرفی متفکران بزرگ فلسفه غرب میپردازد و مهمترین نظریات آنها را درباره دنیا و روش بهتر زیستن بررسی میکند. «نایجل واربرتون» در فصلهای چهل گانه این کتاب ما را به گشت و گذار در عمده ترین نظریات تاریخ فلسفه میبرد.
او داستانهای جالب توجه و اغلب عجیب و غریبی در باره مرگ و زندگی فلاسفهای بازگو میکند که ما را به تامل وا میدارند. نایجل واربرتون نه تنها تاریخچه فلسفه را به شکلی قابل درک روایت میکند، بلکه ما را به فکر کردن، بحث کردن، استدلال کردن و سوال کردن ترغیب میکند.
تاریخچه کوتاهی از فلسفه خلاصهای از جستجوی همیشگی بشر در زمینه درک فلسفی به دست میدهد و از خواننده دعوت میکند که در این بحث جذاب شرکت کند. بحثی که از چرایی ماهیت واقعیت و روش زندگی آغاز میشود.
پرسشهایی که ذهن سقراط حکیم را به خود مشغول کرده بود و او را هر روز به بازار آتن میکشاند تا سوالات عجیب خود را از مردم بپرسد و ذهن آنها را برآشوبد. چون با پرسیدن این سوالات به آنها نشان میداد که چقدر درکشان از دانستههایشان اندک است.