کتاب بینوایان نوشته ویکتور هوگو با ترجمه محمدرضا پارسایار, توسط انتشارات هرمس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل، ادبیات داستانی، رمان خارجی
این کتاب جاودان با معرفی یکی از مشهورترین شخصیت ها در ادبیات—مردی خوش قلب به نام ژان والژان که به اتهام دزدیدن تکه ای نان به زندان می افتد—در زمره ی برترین رمان های تمام اعصار قرار می گیرد. ویکتور هوگو در شاهکار خود، مخاطبین را به اعماق جهان زیرین شهر پاریس می برد، آن ها را در نبردی میان خیر و شر غوطه ور می سازد و با رئالیسمی نفس گیر و بی همتا، زندگی در خلال خیزش سال 1832 میلادی را به تصویر می کشد. در بطن این داستان جذاب، موضوعاتی وجود دارند که هم ذهن و هم احساسات را برمی انگیزانند: جنایت و مکافات، تعقیب بی وقفه ی ژان والژان توسط بازرس ژاور، ناامیدی ها و رنج های فاحشه ای به نام فانتین، بی اخلاقی مردی متقلب و فرصت طلب به نام تناردیه و تمایل همه ی ما به فرار از زندان ذهن خودمان. کتاب بینوایان، رمانی بسیار ارزشمند است که ظرافت های زندگی و تجربه ی انسانی را به شکلی منحصر به فرد روایت می کند.
هرگز نه از دزدان بترسیم، نه از آدمکشان. این ها خطرات بیرونی اند، خطرات کوچکند. از خودمان بترسیم. دزدان واقعی، پیش داوری های ما هستند؛ آدمکشان واقعی نادرستی های ما هستند. مهالک بزرگ در درون مایند. چه اهمیت دارد آنچه سرهای ما را، یا کیسه پولمان را تهدید می کند! نیندیشیم جز در آنچه که روحمان را تهدید می کند. از بازگشتن یک فکر به مغز، به آن اندازه می توان جلوگیری کرد که از بازگشتن آب دریا به ساحل بتوان جلو گرفت. برای ملاح، این، جزرومد نامیده می شود؛ برای گناهکار، پشیمانی نام دارد. خدا، جان را مانند اقیانوس می شوراند.
کتاب بینوایان نوشته ویکتور هوگو با ترجمه محمدرضا پارسایار, توسط انتشارات هرمس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل، ادبیات داستانی، رمان خارجی
این کتاب جاودان با معرفی یکی از مشهورترین شخصیت ها در ادبیات—مردی خوش قلب به نام ژان والژان که به اتهام دزدیدن تکه ای نان به زندان می افتد—در زمره ی برترین رمان های تمام اعصار قرار می گیرد. ویکتور هوگو در شاهکار خود، مخاطبین را به اعماق جهان زیرین شهر پاریس می برد، آن ها را در نبردی میان خیر و شر غوطه ور می سازد و با رئالیسمی نفس گیر و بی همتا، زندگی در خلال خیزش سال 1832 میلادی را به تصویر می کشد. در بطن این داستان جذاب، موضوعاتی وجود دارند که هم ذهن و هم احساسات را برمی انگیزانند: جنایت و مکافات، تعقیب بی وقفه ی ژان والژان توسط بازرس ژاور، ناامیدی ها و رنج های فاحشه ای به نام فانتین، بی اخلاقی مردی متقلب و فرصت طلب به نام تناردیه و تمایل همه ی ما به فرار از زندان ذهن خودمان. کتاب بینوایان، رمانی بسیار ارزشمند است که ظرافت های زندگی و تجربه ی انسانی را به شکلی منحصر به فرد روایت می کند.
هرگز نه از دزدان بترسیم، نه از آدمکشان. این ها خطرات بیرونی اند، خطرات کوچکند. از خودمان بترسیم. دزدان واقعی، پیش داوری های ما هستند؛ آدمکشان واقعی نادرستی های ما هستند. مهالک بزرگ در درون مایند. چه اهمیت دارد آنچه سرهای ما را، یا کیسه پولمان را تهدید می کند! نیندیشیم جز در آنچه که روحمان را تهدید می کند. از بازگشتن یک فکر به مغز، به آن اندازه می توان جلوگیری کرد که از بازگشتن آب دریا به ساحل بتوان جلو گرفت. برای ملاح، این، جزرومد نامیده می شود؛ برای گناهکار، پشیمانی نام دارد. خدا، جان را مانند اقیانوس می شوراند.