بوطیقای فضا» کتابی به قلم گاستن باشلار (۱۹۶۲- ۱۸۸۴)، فیلسوف، ریاضیدان، شاعر و معرفتشناس فرانسوی است. باشلار که امروزه برای بسیاری به عنوان یکی از چند چهره شاخص پدیدارشناسی معاصر شناخته میشود پیشتر به جهت فعالیتهای فکریش در حوزه «تاریخ» و «فلسفه علم» شهرت داشت؛ دو رشتهای که برای سالیان متمادی، کرسی استادیشان را در دانشگاه سوربن به او سپرده بودند. او درخصوص عقل و علیت و علم و روش علمی مینوشت تا اینکه به یکباره کتاب «روانکاوی آتش» را منتشر کرد و پس از آن، «آب و رویا»، «هوا و حرمت»، «زمین و نقدیس تقدیر» و «زمین و تقدیس قرار»؛ کتابهایی که بیش از هر چیز به مقوله شعر و خیال تعلق داشتند. بوطیقای فضا را نیز باید اثری از همین جنس دانست، کتابی که محصول «خیال شاعرانه» است و «از علیت، گریزان». این کتاب جزء آخرین مراحل کار فلسفی او؛ کتابی ثقیل و به لحاظ مفهومی، دیرهضم که به ادبیات خود باشلار شاید باید گفت: «کتابی خوب» است. چرا که او معتقد است «هر کتاب خوبی به محض آنکه تمام شد باید از نو خوانده شود. پس از خوانش اول است که خواندن خلاقانه آغاز میشود.» مخاطب این کتاب، قطعا برای فهمیدنش نیازمند رجوع مکرر و دوباره خواندن آنست. او معتقد است که تخیل برای فعال شدن، نیازمند شرایطی است که یکی از مهمترین آنها داشتن فضایی مناسب است. باشلار میگوید: «تخیل، به مانند آدمی، ناچیزترین پناهها را جستجو میکند.» بنابراین، اگر از او پرسیده شود که مهمترین فایده خانه چیست؟ پاسخ خواهد داد: «خانه، پناهگاه رویاپردازی است.». «خانه، گهوارهایست بزرگ.» به همینجهت، او معتقد است که انسانها مدیون خانههایشان هستند چرا که آنها بسیاری از خاطرات را در خود جای میدهند، اگر که استادانه بنا شده و ماواهایی برای سکونت خاطرات داشته باشند.
خانه از نظر او «یکی از بزرگترین قدرتهای ترکیبکننده اندیشه، خاطره و رویای آدمی است. او خانه را اولین جهان هر کس میداند و اهمیتی ویژه برای خانه دوران کودگی قائل است، جایی که هر فرد در آن زاده میشود. جایی که حتی اگر به لحاظ فیزیکی محو شود ما در رویاهای شبانهمان به آن بازمیگردیم.
بوطیقای فضا» کتابی به قلم گاستن باشلار (۱۹۶۲- ۱۸۸۴)، فیلسوف، ریاضیدان، شاعر و معرفتشناس فرانسوی است. باشلار که امروزه برای بسیاری به عنوان یکی از چند چهره شاخص پدیدارشناسی معاصر شناخته میشود پیشتر به جهت فعالیتهای فکریش در حوزه «تاریخ» و «فلسفه علم» شهرت داشت؛ دو رشتهای که برای سالیان متمادی، کرسی استادیشان را در دانشگاه سوربن به او سپرده بودند. او درخصوص عقل و علیت و علم و روش علمی مینوشت تا اینکه به یکباره کتاب «روانکاوی آتش» را منتشر کرد و پس از آن، «آب و رویا»، «هوا و حرمت»، «زمین و نقدیس تقدیر» و «زمین و تقدیس قرار»؛ کتابهایی که بیش از هر چیز به مقوله شعر و خیال تعلق داشتند. بوطیقای فضا را نیز باید اثری از همین جنس دانست، کتابی که محصول «خیال شاعرانه» است و «از علیت، گریزان». این کتاب جزء آخرین مراحل کار فلسفی او؛ کتابی ثقیل و به لحاظ مفهومی، دیرهضم که به ادبیات خود باشلار شاید باید گفت: «کتابی خوب» است. چرا که او معتقد است «هر کتاب خوبی به محض آنکه تمام شد باید از نو خوانده شود. پس از خوانش اول است که خواندن خلاقانه آغاز میشود.» مخاطب این کتاب، قطعا برای فهمیدنش نیازمند رجوع مکرر و دوباره خواندن آنست. او معتقد است که تخیل برای فعال شدن، نیازمند شرایطی است که یکی از مهمترین آنها داشتن فضایی مناسب است. باشلار میگوید: «تخیل، به مانند آدمی، ناچیزترین پناهها را جستجو میکند.» بنابراین، اگر از او پرسیده شود که مهمترین فایده خانه چیست؟ پاسخ خواهد داد: «خانه، پناهگاه رویاپردازی است.». «خانه، گهوارهایست بزرگ.» به همینجهت، او معتقد است که انسانها مدیون خانههایشان هستند چرا که آنها بسیاری از خاطرات را در خود جای میدهند، اگر که استادانه بنا شده و ماواهایی برای سکونت خاطرات داشته باشند.
خانه از نظر او «یکی از بزرگترین قدرتهای ترکیبکننده اندیشه، خاطره و رویای آدمی است. او خانه را اولین جهان هر کس میداند و اهمیتی ویژه برای خانه دوران کودگی قائل است، جایی که هر فرد در آن زاده میشود. جایی که حتی اگر به لحاظ فیزیکی محو شود ما در رویاهای شبانهمان به آن بازمیگردیم.