کتاب برگزیدگان جوان جلد اول نوشته مری لو با ترجمه نازنين معمار, توسط انتشارت کتاب سرای تندیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان, داستان فانتزی, ادبیات داستانی, داستانی با خصوصیاتی متمایز, مجموعه برگزیدگان جوان
این کتاب داستانی تخیلی با نوشتاری زیبا می باشد.
از مورد استفاده قرار گرفتن، آسیب دیدن و به کناری انداخته شدن خسته شدهام.
آدلینا آموتِرو یکی از نجات یافتگان از تب خون است. یک دهه قبل، بیماری مرگباری سرزمینشان را در هم کوبید. بسیاری از مبتلایان جان خود را از دست دادند، اما کودکان زیادی، با نشانهای عجیبی زنده ماندند. موهای مشکی آدلینا، نقرهای شد، مژههایش بیرنگ شدند و به جای چشم چپش حالا تنها زخمی ناصاف به جا مانده. پدر سنگدلش بر این باور است که او یک بازمانده است، نفرت انگیز است و نام نیک خانوادگی آنها را لکهدار، و راه خوشبختی آنان را سد کرده است. اما شایع شده که بعضی از نجات یافتگان از تب، دارای چیزی بیش از یک جای زخم هستند –مردم بر این باورند که آنان تواناییهای مرموز قدرتمندی دارند، و هرچند هویتشان مخفی است، آنها را با نام برگزیدگان جوان میخوانند.
تِرِن سانتورو در خدمت پادشاه است. به عنوان فرمانده سپاه مفتشان، این وظیفهی اوست که برگزیدگان جوان را پیدا کند، و قبل از آنکه این سرزمین را نابود کنند، آنها را از بین ببرد. او بر این باور است که برگزیدگان جوان خطرناک و انتقامجویند، اما این ترن است که تاریکترینِ رازها را در بر دارد.
اِنزو والِنسیانو از اعضای مجمع خنجر است. این گروهِ مخفی از برگزیدگان جوان به دنبال آن است که افرادی مثل خود را، پیش از آنکه به چنگ سپاه تفتیش بیفتند، پیدا کنند. اما وقتی خنجرداران آدلینا را پیدا میکنند، متوجه میشوند که چنین قدرتهایی را تا کنون هرگز ندیدهاند.
کتاب برگزیدگان جوان جلد اول نوشته مری لو با ترجمه نازنين معمار, توسط انتشارت کتاب سرای تندیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان, داستان فانتزی, ادبیات داستانی, داستانی با خصوصیاتی متمایز, مجموعه برگزیدگان جوان
این کتاب داستانی تخیلی با نوشتاری زیبا می باشد.
از مورد استفاده قرار گرفتن، آسیب دیدن و به کناری انداخته شدن خسته شدهام.
آدلینا آموتِرو یکی از نجات یافتگان از تب خون است. یک دهه قبل، بیماری مرگباری سرزمینشان را در هم کوبید. بسیاری از مبتلایان جان خود را از دست دادند، اما کودکان زیادی، با نشانهای عجیبی زنده ماندند. موهای مشکی آدلینا، نقرهای شد، مژههایش بیرنگ شدند و به جای چشم چپش حالا تنها زخمی ناصاف به جا مانده. پدر سنگدلش بر این باور است که او یک بازمانده است، نفرت انگیز است و نام نیک خانوادگی آنها را لکهدار، و راه خوشبختی آنان را سد کرده است. اما شایع شده که بعضی از نجات یافتگان از تب، دارای چیزی بیش از یک جای زخم هستند –مردم بر این باورند که آنان تواناییهای مرموز قدرتمندی دارند، و هرچند هویتشان مخفی است، آنها را با نام برگزیدگان جوان میخوانند.
تِرِن سانتورو در خدمت پادشاه است. به عنوان فرمانده سپاه مفتشان، این وظیفهی اوست که برگزیدگان جوان را پیدا کند، و قبل از آنکه این سرزمین را نابود کنند، آنها را از بین ببرد. او بر این باور است که برگزیدگان جوان خطرناک و انتقامجویند، اما این ترن است که تاریکترینِ رازها را در بر دارد.
اِنزو والِنسیانو از اعضای مجمع خنجر است. این گروهِ مخفی از برگزیدگان جوان به دنبال آن است که افرادی مثل خود را، پیش از آنکه به چنگ سپاه تفتیش بیفتند، پیدا کنند. اما وقتی خنجرداران آدلینا را پیدا میکنند، متوجه میشوند که چنین قدرتهایی را تا کنون هرگز ندیدهاند.