کودکی ده ساله بودم. عاشق کتاب خواندن، مخصوصاً کتابهای علمی و کتابهای ستاره شناسی. در کتابخانهی محلمان عضو شدم که پر از این جور کتابها بود. کتابی به امانت گرفتم و به خانه آمدم. کتابی به نام «انسان در فضا» نوشتهی آیزاک آسیموف.
آن نخستین کتابی بود که از آیزاک میخواندم. چقدر روان و لذت بخش بود. عصر همان روز مادرم پرسید: «این کتاب رو میخونی، چیزی هم میفهمی؟»
با غرور گفتم: «پس چی که میفهمم! تمومش هم کردم!»
جادوی آیزاک آسیموف اثر کرد. از آن روز، تا کنون بیش از 25 سال گذشته و من عملاً در تمام این مدت با کتابهای آیزاک زندگی کردهام و حساب چیزهایی که از او آموختهام، از دستم در رفته است. هنوز که هنوز است، اولویت اولم برای کتاب خریدن و کتاب خواندن، آیزاک آسیموف است و اگر کتابی از او ببینم که در کتابخانهام نباشد، برای خریدن آن حتی یک لحظه هم تردید نخواهم کرد.
اما حیف که دوستان مترجم دیگر علاقهیشان را به آیزاک از دست دادهاند. سالها میگذرد تا این که کتاب جدیدی از او در ایران منتشر شود. برای یک هوادار آیزاک آسیموف چارهای نمیماند جز این که خود آستین بالا بزند و یکی از کتابهای پر شمار او را بردارد و ترجمه کند.
امیدوارم این کتاب، ادای دینی باشد به پاس همهی آن چیزهایی که من از آیزاک آموختهام. این آموختهها، حتی شامل آشنایی با زبان انگلیسی که بوسیلهی آن، این کتاب را ترجمه کردهام هم میشود!
کودکی ده ساله بودم. عاشق کتاب خواندن، مخصوصاً کتابهای علمی و کتابهای ستاره شناسی. در کتابخانهی محلمان عضو شدم که پر از این جور کتابها بود. کتابی به امانت گرفتم و به خانه آمدم. کتابی به نام «انسان در فضا» نوشتهی آیزاک آسیموف.
آن نخستین کتابی بود که از آیزاک میخواندم. چقدر روان و لذت بخش بود. عصر همان روز مادرم پرسید: «این کتاب رو میخونی، چیزی هم میفهمی؟»
با غرور گفتم: «پس چی که میفهمم! تمومش هم کردم!»
جادوی آیزاک آسیموف اثر کرد. از آن روز، تا کنون بیش از 25 سال گذشته و من عملاً در تمام این مدت با کتابهای آیزاک زندگی کردهام و حساب چیزهایی که از او آموختهام، از دستم در رفته است. هنوز که هنوز است، اولویت اولم برای کتاب خریدن و کتاب خواندن، آیزاک آسیموف است و اگر کتابی از او ببینم که در کتابخانهام نباشد، برای خریدن آن حتی یک لحظه هم تردید نخواهم کرد.
اما حیف که دوستان مترجم دیگر علاقهیشان را به آیزاک از دست دادهاند. سالها میگذرد تا این که کتاب جدیدی از او در ایران منتشر شود. برای یک هوادار آیزاک آسیموف چارهای نمیماند جز این که خود آستین بالا بزند و یکی از کتابهای پر شمار او را بردارد و ترجمه کند.
امیدوارم این کتاب، ادای دینی باشد به پاس همهی آن چیزهایی که من از آیزاک آموختهام. این آموختهها، حتی شامل آشنایی با زبان انگلیسی که بوسیلهی آن، این کتاب را ترجمه کردهام هم میشود!