کتاب بازاریابی به مثابه استراتژی نوشته نیرمالیا کومار با ترجمه دکتر سیدمحمود حسینی، توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: بازاریابی، تقسیم بندی سنتی بازار, تقسیم بندی استراتژیک
بازارها دائم رو به پیچیدگی بیشتر دارند، از این رو نیاز به بازاریابی هر روز افزونتر میشود، اما متأسفانه نقش مدیران بازاریابی به نسبت این پیچیدگیها رشد نکرده است.
هر چند مهمترین چالشهای مدیران ارشد مربوط به حوزهی بازاریابی است، اما آنها باور ندارند که مدیران بازاریابی قادر به حل این موضوعات باشند، بنابراین مسئولیت مدیران بازاریابی در تغییر این نگرش حائز اهمیت است. مدیران بازاریابی باید بیشتر از گذشته یاد بگیرند و تغییر کنند و نقش خود را در ادارهی استراتژیک تصمیمات سازمان پررنگتر کنند.
یكی از مهمترین وظایف مدیران بازاریابی این است، كه در كل بدنه سازمان، مسئولیت عمومی بازاریابی را نهادینه ساخته و به فرهنگ تبدیل كنند.
همانطور كه نویسنده می گوید، اگر هر فردی در شركت به این باور دست یابد كه برای خلق ارزش و خدمت به مصرفكنندگان دارای مسئولیت است، طبعاً تمام واحدها بدون توجه به وظایف شخصی شان در این جهت تلاش خواهند كرد.
بنگاههای اقتصادی به جای تقلید كوركورانه ازیكدیگر و پرداختن بیش از حد به اثربخشی عملیاتی، لازم است به اهمیت فلسفه و استراتژی پی ببرند. و این مهم می بایست از سطوح ارشد سازمان كه فرهنگسازی و تغییرسازی از وظایف اصلی آنان است، شروع شود.
کتاب بازاریابی به مثابه استراتژی نوشته نیرمالیا کومار با ترجمه دکتر سیدمحمود حسینی، توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: بازاریابی، تقسیم بندی سنتی بازار, تقسیم بندی استراتژیک
بازارها دائم رو به پیچیدگی بیشتر دارند، از این رو نیاز به بازاریابی هر روز افزونتر میشود، اما متأسفانه نقش مدیران بازاریابی به نسبت این پیچیدگیها رشد نکرده است.
هر چند مهمترین چالشهای مدیران ارشد مربوط به حوزهی بازاریابی است، اما آنها باور ندارند که مدیران بازاریابی قادر به حل این موضوعات باشند، بنابراین مسئولیت مدیران بازاریابی در تغییر این نگرش حائز اهمیت است. مدیران بازاریابی باید بیشتر از گذشته یاد بگیرند و تغییر کنند و نقش خود را در ادارهی استراتژیک تصمیمات سازمان پررنگتر کنند.
یكی از مهمترین وظایف مدیران بازاریابی این است، كه در كل بدنه سازمان، مسئولیت عمومی بازاریابی را نهادینه ساخته و به فرهنگ تبدیل كنند.
همانطور كه نویسنده می گوید، اگر هر فردی در شركت به این باور دست یابد كه برای خلق ارزش و خدمت به مصرفكنندگان دارای مسئولیت است، طبعاً تمام واحدها بدون توجه به وظایف شخصی شان در این جهت تلاش خواهند كرد.
بنگاههای اقتصادی به جای تقلید كوركورانه ازیكدیگر و پرداختن بیش از حد به اثربخشی عملیاتی، لازم است به اهمیت فلسفه و استراتژی پی ببرند. و این مهم می بایست از سطوح ارشد سازمان كه فرهنگسازی و تغییرسازی از وظایف اصلی آنان است، شروع شود.