رمان این خانه مال من است نوشته آن تایلر با ترجمه شبنم سمیعیان، توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان ملل, ادبیات داستانی, داستان خارجی
از پرفروشترین هاى نیویورک تایمز نامزد نهایی جایزه ى من بوکر سال ٢٠١٥ انتخاب شده به عنوان یکى از ١٠ کتاب برتر سال از طرف یو.اِس.اِى تودِى ، واشنگتن پست و تلگراف از متن کتاب رد گفت: «خانهها به آدمها احتیاج دارند. همهی شما باید این را بدانید. اوه، مسلماً، آدمها باعث خرابیشان میشوند - کف زمین که خش میافتد و چاه فاضلاب که بند میآید و از اینجور چیزها - اما هیچکدام از اینها قابلمقایسه با بلایی نیست که سر یک خانهی متروک میآید.
انگار قلب خانه از سینهاش خارج میشود. سست میشود، افت میکند، شروع میکند به سمت زمین خم شدن. قسم میخورم میتوانم فقط به تیرچهی یک سقف نگاه کنم و بگویم آیا کسی آنجا زندگی میکند یا نه. واقعاً فکر میکنید من چنین کاری با این خانه میکنم؟» جینی گفت: «خب، دیر یا زود، بالاخره کسی آن را خواهد خرید. و در این فاصله هم، من هر روز به خانه سر میزنم. شیرهای آب را باز میکنم. توی اتاقها راه میروم. همهی پنجرهها را باز میکنم.» رد گفت: «این دو با هم فرق دارند؛ خانه، فرقش را میفهمد.
رمان این خانه مال من است نوشته آن تایلر با ترجمه شبنم سمیعیان، توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان ملل, ادبیات داستانی, داستان خارجی
از پرفروشترین هاى نیویورک تایمز نامزد نهایی جایزه ى من بوکر سال ٢٠١٥ انتخاب شده به عنوان یکى از ١٠ کتاب برتر سال از طرف یو.اِس.اِى تودِى ، واشنگتن پست و تلگراف از متن کتاب رد گفت: «خانهها به آدمها احتیاج دارند. همهی شما باید این را بدانید. اوه، مسلماً، آدمها باعث خرابیشان میشوند - کف زمین که خش میافتد و چاه فاضلاب که بند میآید و از اینجور چیزها - اما هیچکدام از اینها قابلمقایسه با بلایی نیست که سر یک خانهی متروک میآید.
انگار قلب خانه از سینهاش خارج میشود. سست میشود، افت میکند، شروع میکند به سمت زمین خم شدن. قسم میخورم میتوانم فقط به تیرچهی یک سقف نگاه کنم و بگویم آیا کسی آنجا زندگی میکند یا نه. واقعاً فکر میکنید من چنین کاری با این خانه میکنم؟» جینی گفت: «خب، دیر یا زود، بالاخره کسی آن را خواهد خرید. و در این فاصله هم، من هر روز به خانه سر میزنم. شیرهای آب را باز میکنم. توی اتاقها راه میروم. همهی پنجرهها را باز میکنم.» رد گفت: «این دو با هم فرق دارند؛ خانه، فرقش را میفهمد.