کتاب اوبازگشته است نوشته تیمور ورمش با ترجمه مهشید میرمعزی، توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی، ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
تیمور ورمش در سال 1967 در آلمان متولد شده است، مادرش آلمانی بود و پدرش مجاری بود. او در دانشگاه ارلانگن سیاست و تاریخ خواند و سپس بهعنوان روزنامهنگار به کار پرداخت.
سال 2009 بهعنوان نویسندۀ پشت پرده، چهار کتاب چاپ کرد و دو کتاب دیگر او در حال آماده شدن است.
رمانی که می خوانید «او بازگشته است در سال 2012 در نمایشگاه کتاب فرانکفورت عرضه شد و خیلی زود، مقام اول لیست مشهور نشریۀ اشپیگل را به دست آورد. از این اثر فقط در آلمان حدود یک میلیون نسخه کتاب و بیش از سیصدهزار نسخۀ الکترونیکی و صوتی به فروش رسیده است.
کتاب «او بازگشته است» هجویهای دربارۀ به سخره گرفتن افکار عمومی و تأثیر رسانههای عمومی در تغییر نگرش افراد، حتی در جامعهای پیشرفته چون آلمان است.
میشائل تسوکوس دربارۀ آن نوشته: «کتابی فوقالعاده است، باورکردنی نیست که چگونه آدم پس از خواندن چند صفحه شروع به مشاهده و تحلیل مسائل از دید آدولف هیتلر میکند.»
بخشی از رمان
بهخاطر میآورم که بیدار شدم. شاید ساعات اولیۀ بعد از ظهر بود. چشمها را باز کردم و آسمان را بالای سرم دیدم. آبی بود و کمی ابرآلود. هوا گرم بود و فوراً متوجه شدم که هوا به نسبت ماه آوریل، زیادی گرم است. حتی میشد آن را بسیار گرم نامید. همه جا نسبتاً ساکت بود و بالای سرم هواپیماهای دشمن در حال پرواز نبودند، صدای ضدهوایی، اصابت بمب در این نزدیکیها و آژیر خطر نمیآمد. همچنین متوجه شدم که خبری از ساختمان نخستوزیری رایش و پناهگاه پیشوا نیست. سرم را چرخاندم و دیدم که روی زمین افتادهام. روی یک تکه زمین خالی که دورش را دیوارهای خانههای اطراف گرفتهاند. روی بعضی از آنها نقاشیهای کثیفی کشیده شده بود. خیلی عصبانی شدم و بلافاصله تصمیم گرفتم دونیتس را صدا کنم. ابتدا مثل آدمی که در حالت نیمهخواب باشد، احساس کردم دونیتس جایی در این اطراف و کنار من افتاده است، ولی بعد منطق و نظم بر احساسم غلبه کرد و فوراً متوجه خاص بودن موقعیت شدم. معمول نیست که من زیر آسمان بخوابم. اول فکر کردم، شب قبل چه کردم؟.....
کتاب اوبازگشته است نوشته تیمور ورمش با ترجمه مهشید میرمعزی، توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی، ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
تیمور ورمش در سال 1967 در آلمان متولد شده است، مادرش آلمانی بود و پدرش مجاری بود. او در دانشگاه ارلانگن سیاست و تاریخ خواند و سپس بهعنوان روزنامهنگار به کار پرداخت.
سال 2009 بهعنوان نویسندۀ پشت پرده، چهار کتاب چاپ کرد و دو کتاب دیگر او در حال آماده شدن است.
رمانی که می خوانید «او بازگشته است در سال 2012 در نمایشگاه کتاب فرانکفورت عرضه شد و خیلی زود، مقام اول لیست مشهور نشریۀ اشپیگل را به دست آورد. از این اثر فقط در آلمان حدود یک میلیون نسخه کتاب و بیش از سیصدهزار نسخۀ الکترونیکی و صوتی به فروش رسیده است.
کتاب «او بازگشته است» هجویهای دربارۀ به سخره گرفتن افکار عمومی و تأثیر رسانههای عمومی در تغییر نگرش افراد، حتی در جامعهای پیشرفته چون آلمان است.
میشائل تسوکوس دربارۀ آن نوشته: «کتابی فوقالعاده است، باورکردنی نیست که چگونه آدم پس از خواندن چند صفحه شروع به مشاهده و تحلیل مسائل از دید آدولف هیتلر میکند.»
بخشی از رمان
بهخاطر میآورم که بیدار شدم. شاید ساعات اولیۀ بعد از ظهر بود. چشمها را باز کردم و آسمان را بالای سرم دیدم. آبی بود و کمی ابرآلود. هوا گرم بود و فوراً متوجه شدم که هوا به نسبت ماه آوریل، زیادی گرم است. حتی میشد آن را بسیار گرم نامید. همه جا نسبتاً ساکت بود و بالای سرم هواپیماهای دشمن در حال پرواز نبودند، صدای ضدهوایی، اصابت بمب در این نزدیکیها و آژیر خطر نمیآمد. همچنین متوجه شدم که خبری از ساختمان نخستوزیری رایش و پناهگاه پیشوا نیست. سرم را چرخاندم و دیدم که روی زمین افتادهام. روی یک تکه زمین خالی که دورش را دیوارهای خانههای اطراف گرفتهاند. روی بعضی از آنها نقاشیهای کثیفی کشیده شده بود. خیلی عصبانی شدم و بلافاصله تصمیم گرفتم دونیتس را صدا کنم. ابتدا مثل آدمی که در حالت نیمهخواب باشد، احساس کردم دونیتس جایی در این اطراف و کنار من افتاده است، ولی بعد منطق و نظم بر احساسم غلبه کرد و فوراً متوجه خاص بودن موقعیت شدم. معمول نیست که من زیر آسمان بخوابم. اول فکر کردم، شب قبل چه کردم؟.....