کتاب میرزا تقی خان امیرکبیر نوشته عباس اقبال آشتیانی, توسط انتشارات نوید صبح به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تاریخ، تاریخ قاجاریان، نظام جدیدی لشکری, روزنامه وقایع اتفاقیه، روزنامه وقایع اتفاقیه، امیرکبیر و علمای دین و مسایل مذهبی، اوضاع مالی ایران در عهد محمدشاه می باشد.
آنگاه که چشمان محمدشاه قاجار، بسته شد بر این جهان و یکى از بىکفایتترین شاهان قاجارى رخت به دیگر سراى کشید «ناصرالدین میرزا» پسر شانزده ساله او که سمت ولایتعهدى داشت در تبریز روزگار مىگذرانید. پس از مرگ محمدشاه، بیشتر رجال قاجارى و درباریان که از «میرزا آقاسى» دل خوشى نداشتند و همچون گرگى در انتظار فرو غلتیدن او بودند تا به پاره کردنش قیام کنند از دستورات او سرپیچى کرده و چوب لاى چرخ امورات گذاشتند تا حاجى برکنار گردد.
میرزا آقاسى که به نیکى واقف بود از پس این همه دشمن و دسیسهگر برنمىآید به آستانه حضرت عبدالعظیم رفت و بست نشست و جان ناقابل خویش را از پس آمدن ناصرالدین میرزا به تهران رهانید و به کربلا رفت.
کتاب میرزا تقی خان امیرکبیر نوشته عباس اقبال آشتیانی, توسط انتشارات نوید صبح به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تاریخ، تاریخ قاجاریان، نظام جدیدی لشکری, روزنامه وقایع اتفاقیه، روزنامه وقایع اتفاقیه، امیرکبیر و علمای دین و مسایل مذهبی، اوضاع مالی ایران در عهد محمدشاه می باشد.
آنگاه که چشمان محمدشاه قاجار، بسته شد بر این جهان و یکى از بىکفایتترین شاهان قاجارى رخت به دیگر سراى کشید «ناصرالدین میرزا» پسر شانزده ساله او که سمت ولایتعهدى داشت در تبریز روزگار مىگذرانید. پس از مرگ محمدشاه، بیشتر رجال قاجارى و درباریان که از «میرزا آقاسى» دل خوشى نداشتند و همچون گرگى در انتظار فرو غلتیدن او بودند تا به پاره کردنش قیام کنند از دستورات او سرپیچى کرده و چوب لاى چرخ امورات گذاشتند تا حاجى برکنار گردد.
میرزا آقاسى که به نیکى واقف بود از پس این همه دشمن و دسیسهگر برنمىآید به آستانه حضرت عبدالعظیم رفت و بست نشست و جان ناقابل خویش را از پس آمدن ناصرالدین میرزا به تهران رهانید و به کربلا رفت.