کتاب افسانه های امپراتوری افلاک نوشته سولین تن با ترجمه ساناز بهبودی توسط انتشارات نیک فرجام با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.
نور از میان صفحه های توری روی پنجره ها و آن قاب های چوبی مشبک مربعی شکل گذشت. پلک زدم و سعی کردم خودم را با ان روشنایی شدید وفق دهم عقلم هنوز درست کار نمی کرد. به سختی خوابم برده بود با پرده هایی کنار زده خوابیده بودم هر چند فایده زیادی نداشت در حالی که به راحتی عرق نمی کردم لباس ابریشمی ام حالا خیس عرق شده و به من چسبیده بود. نفسم گرفت هوا گرمای خشکی داشت که برای اوایل بهار که هنوز رگه هایی از زمستان را با خود داشت غیرعادی بود وقتی خودم را از روی تخت جدا کردم بدنم سنگیمی می کرد تمام حرکاتم خسته بودند تنها بودم پتویی هویی هنوز پای تخت تا شده بود یعتی شب برنگشته بود؟....
کتاب افسانه های امپراتوری افلاک نوشته سولین تن با ترجمه ساناز بهبودی توسط انتشارات نیک فرجام با موضوع ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است.
نور از میان صفحه های توری روی پنجره ها و آن قاب های چوبی مشبک مربعی شکل گذشت. پلک زدم و سعی کردم خودم را با ان روشنایی شدید وفق دهم عقلم هنوز درست کار نمی کرد. به سختی خوابم برده بود با پرده هایی کنار زده خوابیده بودم هر چند فایده زیادی نداشت در حالی که به راحتی عرق نمی کردم لباس ابریشمی ام حالا خیس عرق شده و به من چسبیده بود. نفسم گرفت هوا گرمای خشکی داشت که برای اوایل بهار که هنوز رگه هایی از زمستان را با خود داشت غیرعادی بود وقتی خودم را از روی تخت جدا کردم بدنم سنگیمی می کرد تمام حرکاتم خسته بودند تنها بودم پتویی هویی هنوز پای تخت تا شده بود یعتی شب برنگشته بود؟....