کتاب اشتباه در ستاره های بخت ما نوشته جان گرین با ترجمه مهرداد بازیاری, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, داستان های انگلیسی
اشتباه در ستاره های بخت ما یک داستان عاشقانه ی نو و درعین حال متفاوت درباره ی دو نوجوان مبتلا به سرطان است؛ ماجرایی عاطفی و درعین حال دلخراش با فرجامی قابل پیش بینیِ دو جوان روبه مرگ. شیوع بیماری های لاعلاج و افزایش تعداد بیماران در جهان موجب شده تا نویسندگان فراوانی به توصیف سرگذشت قربانیان و آسیب های اجتماعی و روحی ـروانی این بیماری ها بپردازند. پیچیده و مبهم بودن روش های صحیح مواجهه با این شرایط ناگوار این موضوع را به یکی از درون مایه های جذاب و درعین حال آموزنده ی ادبیات جهان تبدیل کرده است. تا زمانیکه در این گرداب سهمناک اسیر نشده ایم، داستان ها و روایت ها از این بیماری ها افسانه ای است که برای دیگران و در مکان های دور اتفاق می افتد؛ ماجراهایی که بعید است هیچ ربطی به ما داشته باشد. این شتری است که درِ خانهی دیگران می خوابد و تنها وظیفهی ما همدردی و دعا برای درگیران این بیماری هاست. هیچ کس آمادگی روبهرو شدن با این نوع بیماریها را ندارد. سرطان و ایدز می توانند هر خانه و کاشانه ای را ویران و رؤیاهای زیبای بسیاری را به کابوس بدل کنند. حتی تصورش دردناک و تحمل ناپذیر است. کنار آمدن با اینگونه بیماری ها نه تنها برای فردِ درگیر سخت و ناگوار است، بلکه بستگان و همراهان بیمار هم سختی ها و ناخوشی های خاصِ خودشان را دارند. این جراحت ها از جهات بسیاری چهبسا سهمگین و کوبنده تر از زخم های شخص بیمار باشد. ادامهی زندگی با غم و اندوه و خاطرات عزیزِ ازدست رفته ممکن است زندگی های بسیاری را متلاطم و ویران کند.
کتاب اشتباه در ستاره های بخت ما نوشته جان گرین با ترجمه مهرداد بازیاری, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, داستان های انگلیسی
اشتباه در ستاره های بخت ما یک داستان عاشقانه ی نو و درعین حال متفاوت درباره ی دو نوجوان مبتلا به سرطان است؛ ماجرایی عاطفی و درعین حال دلخراش با فرجامی قابل پیش بینیِ دو جوان روبه مرگ. شیوع بیماری های لاعلاج و افزایش تعداد بیماران در جهان موجب شده تا نویسندگان فراوانی به توصیف سرگذشت قربانیان و آسیب های اجتماعی و روحی ـروانی این بیماری ها بپردازند. پیچیده و مبهم بودن روش های صحیح مواجهه با این شرایط ناگوار این موضوع را به یکی از درون مایه های جذاب و درعین حال آموزنده ی ادبیات جهان تبدیل کرده است. تا زمانیکه در این گرداب سهمناک اسیر نشده ایم، داستان ها و روایت ها از این بیماری ها افسانه ای است که برای دیگران و در مکان های دور اتفاق می افتد؛ ماجراهایی که بعید است هیچ ربطی به ما داشته باشد. این شتری است که درِ خانهی دیگران می خوابد و تنها وظیفهی ما همدردی و دعا برای درگیران این بیماری هاست. هیچ کس آمادگی روبهرو شدن با این نوع بیماریها را ندارد. سرطان و ایدز می توانند هر خانه و کاشانه ای را ویران و رؤیاهای زیبای بسیاری را به کابوس بدل کنند. حتی تصورش دردناک و تحمل ناپذیر است. کنار آمدن با اینگونه بیماری ها نه تنها برای فردِ درگیر سخت و ناگوار است، بلکه بستگان و همراهان بیمار هم سختی ها و ناخوشی های خاصِ خودشان را دارند. این جراحت ها از جهات بسیاری چهبسا سهمگین و کوبنده تر از زخم های شخص بیمار باشد. ادامهی زندگی با غم و اندوه و خاطرات عزیزِ ازدست رفته ممکن است زندگی های بسیاری را متلاطم و ویران کند.