زفرضیه اصلی کتاب بر این مفهوم اشاره دارد که واژه خانه از کند گرفته شده است. با مطالعه و ریشه یابی واژه کَند مفهوم و دامنه وسیعتری از این واژه برداشت میشود. واژه کَند در جای نامهای روستاها و شهرهای ایران و محدوده تمدن ایرانی قابل شناسایی است. این واژه از سغدی و فارسی به زبانهای دیگر نیز وارد شده تا جایی که این واژه پیشوند و پسوند نام بیشتر روستاها در زبان ترکی است. این واژه در شکلهای مختلف یافت شده و بیشتر به صورت پسوند و پیشوند مکانها است.
«انسان پس از آموختن کشاورزی و تغییر ساختار اقتصادی و معیشتی؛ از شکار به کشاورزی؛ معماری کردن را آغاز میکند. او تجربه ساخت کَند را در ساخت خانه میآزماید و واژه جدیدی برای خانه جدید خود نمیسازد و از واژه کَند که در گذشته بکار برده برای خانه جدید خود بهره میبرد.از این رو فرضیه اصلی کتاب بر این مفهوم اشاره دارد که واژه «خانه» از «کَند» گرفته شدهاست. با مطالعه و ریشه یابی واژه کَند مفهوم و دامنه وسیعتری از این واژه برداشت میشود . واژه کَند در جاینامهای روستاها و شهرهای ایران و محدوده تمدن ایرانی قابل شناسایی است. این واژه از سغدی و فارسی به زبانهای دیگر نیز وارد شده تا جایی که این واژه پیشوند و پسوند نام بیشتر روستاها در زبان ترکی است. این واژه در شکلهای مختلف یافت شده و بیشتر به صورت پسوند و پیشوند مکانها است.
کتاب از شش پاره تشکیل شدهاست که در پاره اول به واژه شناسی و واکاوی واژه کَند و صورتهای گوناگون این واژه پرداخته شد. در پاره دوم به کاربریهای فضاهای کَندها پرداخته شده تا بتوان از شکل آنها پی به نوع کاربری برد یا به عبارتی ارتباطی بین شکل و کاربرد را شناخت. در پاره سوم به کَندهای مشهور ایران و جهان اشاره شد. در پاره چهارم ویژگیهای دستکندها با توجه به کاربری آنها اشاره شده و سیر تحول به سمت شفافیت و سیالیت فضا در معماری کَند بررسی شد. پاره پنجم به مفهوم فضایی از کَند تا خانه اشاره دارد و در این زمینه از ساده ترین فضاها آغاز و ترکیب فضاهای ساده با هم و ایجاد گونههای مختلف معماری ایران بر پایه ترکیب اجزا با هم بررسی شدهاست. در پایان پاره ششم به گونه شناسی معماری بومی ایران به دو شکل اقلیمی و شکلی پرداخته شد. بر این پایه میتوان گفت معماری ایرانی دارای عناصر فضایی ساده ایست که با ترکیب یکدیگر گونههای مختلف را بوجود میآورد. حرکت معماری کَند به سمت شفافیت در قالب ایوان پدیدار میگردد و معماری ساخته شده در عالی ترین شکل شفاف خود به چهارتاقی و مهتابی میرسد.»
زفرضیه اصلی کتاب بر این مفهوم اشاره دارد که واژه خانه از کند گرفته شده است. با مطالعه و ریشه یابی واژه کَند مفهوم و دامنه وسیعتری از این واژه برداشت میشود. واژه کَند در جای نامهای روستاها و شهرهای ایران و محدوده تمدن ایرانی قابل شناسایی است. این واژه از سغدی و فارسی به زبانهای دیگر نیز وارد شده تا جایی که این واژه پیشوند و پسوند نام بیشتر روستاها در زبان ترکی است. این واژه در شکلهای مختلف یافت شده و بیشتر به صورت پسوند و پیشوند مکانها است.
«انسان پس از آموختن کشاورزی و تغییر ساختار اقتصادی و معیشتی؛ از شکار به کشاورزی؛ معماری کردن را آغاز میکند. او تجربه ساخت کَند را در ساخت خانه میآزماید و واژه جدیدی برای خانه جدید خود نمیسازد و از واژه کَند که در گذشته بکار برده برای خانه جدید خود بهره میبرد.از این رو فرضیه اصلی کتاب بر این مفهوم اشاره دارد که واژه «خانه» از «کَند» گرفته شدهاست. با مطالعه و ریشه یابی واژه کَند مفهوم و دامنه وسیعتری از این واژه برداشت میشود . واژه کَند در جاینامهای روستاها و شهرهای ایران و محدوده تمدن ایرانی قابل شناسایی است. این واژه از سغدی و فارسی به زبانهای دیگر نیز وارد شده تا جایی که این واژه پیشوند و پسوند نام بیشتر روستاها در زبان ترکی است. این واژه در شکلهای مختلف یافت شده و بیشتر به صورت پسوند و پیشوند مکانها است.
کتاب از شش پاره تشکیل شدهاست که در پاره اول به واژه شناسی و واکاوی واژه کَند و صورتهای گوناگون این واژه پرداخته شد. در پاره دوم به کاربریهای فضاهای کَندها پرداخته شده تا بتوان از شکل آنها پی به نوع کاربری برد یا به عبارتی ارتباطی بین شکل و کاربرد را شناخت. در پاره سوم به کَندهای مشهور ایران و جهان اشاره شد. در پاره چهارم ویژگیهای دستکندها با توجه به کاربری آنها اشاره شده و سیر تحول به سمت شفافیت و سیالیت فضا در معماری کَند بررسی شد. پاره پنجم به مفهوم فضایی از کَند تا خانه اشاره دارد و در این زمینه از ساده ترین فضاها آغاز و ترکیب فضاهای ساده با هم و ایجاد گونههای مختلف معماری ایران بر پایه ترکیب اجزا با هم بررسی شدهاست. در پایان پاره ششم به گونه شناسی معماری بومی ایران به دو شکل اقلیمی و شکلی پرداخته شد. بر این پایه میتوان گفت معماری ایرانی دارای عناصر فضایی ساده ایست که با ترکیب یکدیگر گونههای مختلف را بوجود میآورد. حرکت معماری کَند به سمت شفافیت در قالب ایوان پدیدار میگردد و معماری ساخته شده در عالی ترین شکل شفاف خود به چهارتاقی و مهتابی میرسد.»