کتاب اتفاق و دو داستان دیگر نوشته کریشتوف کیشلوفسکی ترجمه عظیم جابری توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
کریشتف کیشلوفسکی (۱۹۹۶-۱۹۴۱)، کارگردان و فیلمنامهنویس لهستانی است. در«اتفاق و دو داستان دیگر» که بعدها دستمایه آثار سینمایی کیشلوفسکی نیز قرار گرفت، میتوان فضای رخوتزده و دلمرده لهستان دهه ۷۰ را مشاهده کرد که در آن اکثر آدمها در مسیر تندِ فراموششدن قرار گرفتهاند. از سوی دیگر بیشتر داستانها بر اساس دیالوگ شکل گرفته و در آنها عناصر بصری فراوانی نیز به کار رفته است. کیشلوفسکی در مقام داستاننویس، این داستانها را در نقد فضای سیاسی روزگار خودش نوشته و سعی کرده با پنهانکردن امر بیواسطه سیاسی در میان ماجراهای داستانها، فرصت انتشارشان را به دست آورد.
اهمیت این داستانها به عنوان آثاری منفک از سینمای او کاملا روشن است و همین امر کتابش را جذاب کرده است. کیشلوفسکی همیشه به ادبیات علاقه بیحد و حصری داشت و همین امر باعث شد تا آثار سینماییاش نیز رنگ و بویی نزدیک به رمان و داستان پیدا کند. داستانهای این کتاب به ترتیب به سه فیلم «آرامش»، «آماتور» و «شانس کور» می پردازد. در این متنها قسمتهای زیادی وجود دارد که در فیلم نیست، یا نهایتاً در فیلمنامه به شکلی دیگر درآمده است.
برای مثال، در داستان آخر این مجموعه، «اتفاق»، که به فیلم «شانس کور» انجامیده، تقریباً نیمه ابتدایی داستان در فیلم وجود ندارد. از همین رو دیدن دوباره فیلمهای کیشلوفسکی پس از خواندن این داستانها میتواند تجربهای کاملاً تازه باشد. کیشلوفسکی که عمده آثارش بارها در ایران دست به دست شده، یکی از محبوبترین فیلمسازان بین علاقمندان به سینما است. مشهورترین آثار سینمایی او بیشک تریلوژی «سه رنگ»، «زندگی دوگانه ورونیکا» و «ده فرمان» است.
کتاب اتفاق و دو داستان دیگر نوشته کریشتوف کیشلوفسکی ترجمه عظیم جابری توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
کریشتف کیشلوفسکی (۱۹۹۶-۱۹۴۱)، کارگردان و فیلمنامهنویس لهستانی است. در«اتفاق و دو داستان دیگر» که بعدها دستمایه آثار سینمایی کیشلوفسکی نیز قرار گرفت، میتوان فضای رخوتزده و دلمرده لهستان دهه ۷۰ را مشاهده کرد که در آن اکثر آدمها در مسیر تندِ فراموششدن قرار گرفتهاند. از سوی دیگر بیشتر داستانها بر اساس دیالوگ شکل گرفته و در آنها عناصر بصری فراوانی نیز به کار رفته است. کیشلوفسکی در مقام داستاننویس، این داستانها را در نقد فضای سیاسی روزگار خودش نوشته و سعی کرده با پنهانکردن امر بیواسطه سیاسی در میان ماجراهای داستانها، فرصت انتشارشان را به دست آورد.
اهمیت این داستانها به عنوان آثاری منفک از سینمای او کاملا روشن است و همین امر کتابش را جذاب کرده است. کیشلوفسکی همیشه به ادبیات علاقه بیحد و حصری داشت و همین امر باعث شد تا آثار سینماییاش نیز رنگ و بویی نزدیک به رمان و داستان پیدا کند. داستانهای این کتاب به ترتیب به سه فیلم «آرامش»، «آماتور» و «شانس کور» می پردازد. در این متنها قسمتهای زیادی وجود دارد که در فیلم نیست، یا نهایتاً در فیلمنامه به شکلی دیگر درآمده است.
برای مثال، در داستان آخر این مجموعه، «اتفاق»، که به فیلم «شانس کور» انجامیده، تقریباً نیمه ابتدایی داستان در فیلم وجود ندارد. از همین رو دیدن دوباره فیلمهای کیشلوفسکی پس از خواندن این داستانها میتواند تجربهای کاملاً تازه باشد. کیشلوفسکی که عمده آثارش بارها در ایران دست به دست شده، یکی از محبوبترین فیلمسازان بین علاقمندان به سینما است. مشهورترین آثار سینمایی او بیشک تریلوژی «سه رنگ»، «زندگی دوگانه ورونیکا» و «ده فرمان» است.