کتاب آکادمی خون آشام جلد اول نوشته ریشل مید ترجمه فاطمه پاک زبان توسط انتشارات باژ به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: کودک و نوجوان، رمان های نوجوان، داستان های نوجوان
بخشی از متن
فقط یک دوست واقعی میتواند از شما در برابر دشمنان نامیرایتان محافظت کند...
«لیزا دراگومیر» یک شاهدخت موروی است، خونآشامی میرا با استعدادی نایاب در مهار جادوی خاک.
ترکیب قدرتمند خون انسان و خونآشام که در رگهای رز هاتاوی، بهترین دوست لیزا، جاری است، از او یک دمپایر ساخته است. رز خودش را وقف زندگی خطرناک محافظت از لیزا در برابر استریگویها کرده است، کسانی که مصمم بودند لیزا را تبدیل به یه یکی از خودشان کنند.
پس از دوسال آزادی، رز و لیزا گیر افتاده و به آکادمی سنت ولادمیر برگردانده میشوند. آکادمی مدرسهی مورویهای خانوادهی سلطنتی و نگهبانان آیندهی آنهاست که در جنگلهای انبوه مونتانا مخفی شده است. اما در میان دوازههای آهنی، زندگی آمیخته با خطرهای بیشتری است... و استریگویها همیشه در همان نزدیکیاند.
رز و لیزا باید در جهان خطرناکشان رهسپار هدف خود شوند، با وسوسههای عشقی ممنوعه مقابله کنند و هرگز، نه حتی یکبار، نباید از پوستهی محافطتی خود درآیند؛ تا مبادا شیاطین نامیرا لیزا را تا ابد تبدیل به یکی از خودشان کنند...
کتاب آکادمی خون آشام جلد اول نوشته ریشل مید ترجمه فاطمه پاک زبان توسط انتشارات باژ به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: کودک و نوجوان، رمان های نوجوان، داستان های نوجوان
بخشی از متن
فقط یک دوست واقعی میتواند از شما در برابر دشمنان نامیرایتان محافظت کند...
«لیزا دراگومیر» یک شاهدخت موروی است، خونآشامی میرا با استعدادی نایاب در مهار جادوی خاک.
ترکیب قدرتمند خون انسان و خونآشام که در رگهای رز هاتاوی، بهترین دوست لیزا، جاری است، از او یک دمپایر ساخته است. رز خودش را وقف زندگی خطرناک محافظت از لیزا در برابر استریگویها کرده است، کسانی که مصمم بودند لیزا را تبدیل به یه یکی از خودشان کنند.
پس از دوسال آزادی، رز و لیزا گیر افتاده و به آکادمی سنت ولادمیر برگردانده میشوند. آکادمی مدرسهی مورویهای خانوادهی سلطنتی و نگهبانان آیندهی آنهاست که در جنگلهای انبوه مونتانا مخفی شده است. اما در میان دوازههای آهنی، زندگی آمیخته با خطرهای بیشتری است... و استریگویها همیشه در همان نزدیکیاند.
رز و لیزا باید در جهان خطرناکشان رهسپار هدف خود شوند، با وسوسههای عشقی ممنوعه مقابله کنند و هرگز، نه حتی یکبار، نباید از پوستهی محافطتی خود درآیند؛ تا مبادا شیاطین نامیرا لیزا را تا ابد تبدیل به یکی از خودشان کنند...