کتاب آسمان هفتم نوشته نجیب محفوظ با ترجمه فرات خاتم, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
کتابی که می خوانید نتیجه قلم گردانی برنده جایزه نوبل ادبیات 1988 است. این کتاب دستنوشته های گردآوری شده او توسط فرزندش را در خود جای داده و حاوی 236 داستان کوتاه و خواندنی است که با دیدی روانکاوانه به نگارش درآمده تا انسان را به کشف حقیقت زندگی و رموز روح وا دارد و ذهن او را به تامل دعوت کند.
نجیب محفوظ در سال 1911 در خانواده ای متوسط در قاهره به دنیا آمد. در دوران دبیرستان به ادبیات عرب علاقه مند شد و در دانشگاه از ادامه تحصیل در رشته فلسفه کناره گیری کرد تا بتواند در تالیف و نویسندگی حرفه ای شود. او در روزنامه نگاری و سپس خلق کتاب مشغول به فعالیت شد و با یکی از کتاب هایش که “بچه های محله ی ما” نام داشت بسیاری از مردم و دینداران را خشمگین ساخت و حتی به قتل تهدید شد و در ادامه به دلیل محکومیت قضایی زندگی زناشویی اش به مشکل برخورد.
بخشی از کتاب
سالنی با دفاتر کار زیاد. این جا یک اداره ی دولتی یا شرکتی تجاری است و کارمندان، یا در حالت سکون پشت میزهای خود نشسته اند، یا در حال رفت و آمد از این دفتر به آن دفتر هستند.
کارمندان از دو جنس زن و مرد هستند و در همکاری با هم، به شکلی آرام و پنهانی گفت و گو و مغازله می کنند. من از کارمندان جدید هستم و رتبه ام با سابقه کارم همخوانی دارد. من علاقه ی زیادی به ازدواج دارم و این مانع از آن نمی شود تا به دختری که از خودم با سابقه تر و رتبه اش بالاتر است پیشنهاد ازدواج ندهم. از حق نگذریم که او از من تشکر کرد و به خاطر جواب منفی به پیشنهادم گفت: چیزی که در زندگی ما را خوشبخت کند نداریم.
از آن روز به بعد از رویارویی و باز کردن گفت و گو در این باره با هر دختر و همکاری با آن ها خودداری کردم. هرچند دخترهای زیادی می دیدم و از آنها هم خوشم می آمد، اما در تنهایی و عزلت، روزهای سختی را می گذراندم.........
کتاب آسمان هفتم نوشته نجیب محفوظ با ترجمه فرات خاتم, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
کتابی که می خوانید نتیجه قلم گردانی برنده جایزه نوبل ادبیات 1988 است. این کتاب دستنوشته های گردآوری شده او توسط فرزندش را در خود جای داده و حاوی 236 داستان کوتاه و خواندنی است که با دیدی روانکاوانه به نگارش درآمده تا انسان را به کشف حقیقت زندگی و رموز روح وا دارد و ذهن او را به تامل دعوت کند.
نجیب محفوظ در سال 1911 در خانواده ای متوسط در قاهره به دنیا آمد. در دوران دبیرستان به ادبیات عرب علاقه مند شد و در دانشگاه از ادامه تحصیل در رشته فلسفه کناره گیری کرد تا بتواند در تالیف و نویسندگی حرفه ای شود. او در روزنامه نگاری و سپس خلق کتاب مشغول به فعالیت شد و با یکی از کتاب هایش که “بچه های محله ی ما” نام داشت بسیاری از مردم و دینداران را خشمگین ساخت و حتی به قتل تهدید شد و در ادامه به دلیل محکومیت قضایی زندگی زناشویی اش به مشکل برخورد.
بخشی از کتاب
سالنی با دفاتر کار زیاد. این جا یک اداره ی دولتی یا شرکتی تجاری است و کارمندان، یا در حالت سکون پشت میزهای خود نشسته اند، یا در حال رفت و آمد از این دفتر به آن دفتر هستند.
کارمندان از دو جنس زن و مرد هستند و در همکاری با هم، به شکلی آرام و پنهانی گفت و گو و مغازله می کنند. من از کارمندان جدید هستم و رتبه ام با سابقه کارم همخوانی دارد. من علاقه ی زیادی به ازدواج دارم و این مانع از آن نمی شود تا به دختری که از خودم با سابقه تر و رتبه اش بالاتر است پیشنهاد ازدواج ندهم. از حق نگذریم که او از من تشکر کرد و به خاطر جواب منفی به پیشنهادم گفت: چیزی که در زندگی ما را خوشبخت کند نداریم.
از آن روز به بعد از رویارویی و باز کردن گفت و گو در این باره با هر دختر و همکاری با آن ها خودداری کردم. هرچند دخترهای زیادی می دیدم و از آنها هم خوشم می آمد، اما در تنهایی و عزلت، روزهای سختی را می گذراندم.........