خودت باش دختر

رمان خودت باش دختر ریچل
آیا تا به حال فکر کرده اید که دیگران راه زندگی خود را پیدا کرده اند ولی شما هنوز سرنخی از موفقیت نیافته اید؟ اگر چنین است، ریچل هالیس به شما می گوید که شما دارید به خودتان دروغ می گویید. هالیس در کتاب خودت باش دختر سعی کرده است که از چالش های زندگی شخصی خودش تحت عنوان یک زن، مادر، کارآفرین، نویسنده، و ورزشکار برای خواننده بگوید. چالش هایی که باعث شده او در زندگی موفق تر باشد و بتواند با تمام وجود از نعمت زندگی لذت ببرد.
هالیس در خودت باش دختر دروغ هایی را بازگو می کند که درباره ی خودتان می گویید و حتی صدایش را نمی شنوید؛ ولی همین دروغ ها باعث می شوند همیشه احساس کنید به اندازه کافی موفق نیستید؛ درنتیجه روز به روز پس رفت کنید و سرخورده و ناامید باشید. کتاب خودت باش دختر به شما می گوید چگونه می توان با تمام مشکلات جنگید و همزمان در نقش یک مادر، زن، نویسنده و... یک زن شاد و موفق بود. هالیس در کتاب خودت باش دختر، با شهامت از مشکلات و شکست هایش می گوید. او با این کار سعی دارد به تمام زنان دنیا با فرهنگ های مختلف بگوید من نیز مشکلات و ضعف های تو را دارم؛ ولی خودم را دوست دارم و میخواهم شاد زندگی کنم.
اگر احساس می کنید در زندگی به جایگاهی که می خواستید نرسیده اید، اگر نتوانستید زندگی ایده آل خوردتان را بسازید و از آن لذت ببرید، به شما پیشنهاد می کنم کتاب خودت باش دختر را بخوانید. هالیس در کتاب خودت باش دختر شما را وارد دنیایی می کند که اگرچه ایده آل نیست ولی پر است از حس خوب، انرژی مثبت، شادی و سرزندگی.
درباره کتاب خودت باش دختر ریچل
کتاب خودت باش دختر جزو پرفروش ترین کتاب های آمازون و نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۸ است. خودت باش دختر توسط خانم هدیه جامعی به فارسی ترجمه شده و انتشارات کتاب کوله پشتی در دویست و سی و دو صفحه آن را به چاپ رسانده است. ترجمه ی دیگری از کتاب خودت باش دختر، با نام صورتت را بشور دختر جان، توسط حسین طیبی و مینا امیری در ایران به چاپ رسیده است.
لحن طنز آمیز کتاب خودت باش دختر ، همراه با سبک گیرای نگارشی باعث شده، خواننده با هالیس همگام شود. هالیس تمام اتفاقات روزمره ی خود را بدون سانسور با مخاطب در میان گذاشته. لحن صادقانه ی هالیس باعث می شود خواننده، با شادی او خوشحال شود و در غم ها و مشکلاتش با او همدردی کند.
در ابتدای کتاب خودت باش دختر ممکن است احساس کنید سبک و سیاق نویسنده همسو با دیگر کتاب های انگیزشی است که مخاطبان زیادی ندارد؛ اما با خواندن فصل های کتاب نظرتان تغییر خواهد یافت. هالیس با لحنی ساده و گیرا در هرفصل ابتدا با تعریف خاطره ، دروغی را بازگو می کند که درباره ی خودش می گفته. سپس به بررسی آن می پردازد. در انتهای فصل نیز حداقل سه روش برای اثبات اینکه حقیقت چیز دیگری است را ارائه می دهد. روش های ساده ای که با آن می توان از این دروغ ها رهایی یافت.
خودت باش دختر، دروغ هایی را بازگو می کند که توسط خود افراد و جامعه شکل گرفته است. دروغ هایی که رفته رفته باور پذیر شده اند و چشمان همه را کور کرده است. هالیس در خودت باش دختر به ما می گوید غیر از اینکه باورکنیم اینها حقیقت ندارند راه دیگری برای شاد زیستن نداریم. او معتقد است این دروغ ها از جانب خود شیطان هستند و با هدف ضربه زدن به اعتماد به نفس و خوشبختی دختران به وجود آمده اند.
همه ما در طول زندگی بارها دروغ هایی را شنیدیم که به ندرت پیش می آید توجه مارا به خود جلب کنند؛ چراکه تکرار مدام آنها گوشمان را کر کرده. زمانی که حقیقت پشت این همه دروغ پنهان شود، رفته رفته فراموش می شود. پس از مدتی این دروغ ها تبدیل به هدف نهایی ما می شوند و ما همه تلاشمان را می کنیم به چیزی که نیستیم تبدیل شویم. اما اگر همه بدانیم تنها خودمان مسئول سرنوشتمان هستیم و غیر از ما کسی توانایی ساخت زندگی ایده آل مان را ندارد، تلاش خواهیم کرد که برای حذف تک تک این دروغ ها تلاش کنیم. دروغ هایی مانند تو به اندازه کافی خوب نیستی، مادر موفقی نیستی، لیاقتت همین است، به جایی نخواهی رسید و... . هالیس درباره خودت باش دختر می گوید: "اوایل کار متوجه شدم تصور بسیاری زنان از سبک زندگی آن چیزی ست که آرزویش را دارند. بسیاری از این تصورات غیرممکن هستند؛ دروغی که به ما تحمیل شده است". به همین دلیل وی تلاش کرده از ابتدای کار و درست در همان نقطه که شکست خورده آغاز کند و به این برسد که چطور با نپذیرفتن دروغی که باعث این شکست شده، به موفقیت دست پیدا کرده است. برای مثال از افسردگی بعد از زایمانش می گوید و احساس نازیبایی یا چاقی که شادی را از او گرفته بودند.
باید بگویم اگر می خواهید کتاب خودت باش دختر را بخوانید، برای یک تغییر بزرگ در زندگی آماده باشید. به احتمال زیاد شما نیز همانی نیستید که فکرش را می کنید. شاید از چیزی که هستید یا جایگاهتان احساس ناراحتی و نارضایتی می کنید؛ ولی با پذیرش اینکه همه اینها دروغند، نصف راه را رفته اید. سپس کم کم تلاش خواهید کرد خود حقیقیتان را پیدا کنید.
درباره نویسنده
ریچل هالیس، زاده ی 9 ژانویه ی 1983، سخنران انگیزشی، وبلاگ نویس و نویسنده ی آمریکایی است. پرفروش ترین اثر وی، کتاب خودت باش دختر است که حدود هفده هفته در فهرست پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز قرار داشته است. هالیس از جمله زنان کارآفرین زیر سی سال شناخته شده است. به او لقب "آنتونی رابینز" را داده اند؛ چراکه در توانمند سازی زنان در حوزه ی کسب و کار تاثیر بسزایی داشته ات.
ریچل هالیس به عنوان بنیان گذار یک وب سایت و مدیرعامل شرکت رسانه ای خود، انجمن آنلاین بزرگی ایجاد کرد. وی با رونمایی از مشکلات و آشفتگی های زندگی شخصی خود شیوه ای برای بهتر زندگی کردن ارئه کرده که در آن ترسی از به نمایش گذاشتن مشکلاتش دیده نمی شد.
هالیس در کتاب خودت باش دختر سعی کرده تا بیان حقایقی از زندگی خودش، بانوان را به این باور برساند که آنها نیز می توانند با خودشان روراست باشند و برای درک بهتر خودشان، با خود صادق باشند. او با بیان هر داستان تلاش کرده با صداقت، دروغی که درباره خودش می گفته را بازگو کند. از نظر هالیس این بهترین راه برای نابودی فشار روانی و استرس است. هالیس، زندگی پرفراز و نشیبی داشته است و پس از سختی های فراوان اکنون به موفقیتی دست یافته و سعی دارد رمز موفقیتش را برای دیگر زنان نیز بازگو کند. کتاب های او آموزنده ی راه طی شده ی خودش هستند. اثر جدید او با عنوان «دست از معذرتخواهی کردن بردار دختر» نیز در لیست پرفروشهای آمازون قرار گرفته است.
هالیس پس از اوج گرفتن مشکلات خانوادگی شان و خودکشی برادرش، زمانی که تلخ ترین روزهای زندگی را سپری می کرد به این نتیجه رسید که خوشبختی و آرامشش تنها دست خودش است. او بعد از مهاجرتش به لس آنجلس تصمیم می گیرد ازدواج کند.وی اکنون سه فرزند دارد و جزو موفق ترین زنان محسوب می شود. تجربه ی سه دهه زندگی، به او کمک کرده تا راه سعادتش را بیابد و آموزه های خود را در قالب کتاب دراختیار دیگر زنانی گذاشته است که حس خوشبختی ندارند.
دروغ هایی که هالیس در کتاب خودت باش دختر بیان کرده، هرکدام یک فصل کتاب را دربرمی گیرند. انتهای هرفصل برای رد کردن آن دروغ راهکاری ارائه شده که در ادامه به اختصار توضیح داده می شود:
- چیز دیگری مرا خوشحال خواهد کرد
- از فردا شروع میکنم
- من به اندازۀ کافی خوب نیستم
- دروغ: من از تو بهترم
- دوست داشتن او برای من بس است
- «نه» جواب نهایی است
- من در روابط خصوصی با شریک زندگیام خوب عمل نمیکنم
- مادر بودن را بلد نیستم
- من مادر خوبی نیستم
- الان باید خیلی جلوتر از اینها میبودم
- بچههای مردم خیلی منظمتر و مؤدبتر هستند
- باید خودم را کمی کوچک کنم
- میخواهم با مت دیِمون ازدواج کنم
- من یک نویسندۀ مزخرفم
- هرگز نمیتوانم از این مرحله گذر کنم
- نمیتوانم حقیقت را بگویم
- وزنم بیانگر شخصیتم است
- نیاز دارم از هر راه ممکن به بیخیالی بزنم
- تنها یک راه درست برای زیستن وجود دارد
- من به یک قهرمان نیاز دارم
قسمت هایی از کتاب خودت باش دختر
اگر کرم ابریشم بخواهد تا ابد کرم ابریشم بماند، اگر به این نتیجه برسد که آشوب و دردسرهاى تبدیل شدنش خارج از توان تحملش است، هرگز نخواهد فهمید که مىتوانسته تبدیل به چه موجودى بشود. به نظر شما هم این تغییر کلى در زندگىاش دردناک نیست؟ فکر نمىکنید ترسناک و دشوار است؟ البته که هست. اما اگر او با ترسش مقابله نمىکرد، اگر اجازه نمىداد تغییرات او را به آن کسى که واقعا هست تبدیل کند، ما هرگز نمىفهمیدیم او چه موجود زیبایى است و خودش هم هرگز نمىفهمید که مىتواند پرواز کند.
- شادى به اینکه کجا هستى ربطى ندارد، به کسى که هستى مربوط مىشود.
- وقتى واقعا چیزى را بخواهید راهى براى به دست آوردنش پیدا خواهید کرد اما وقتى از ته دل خواستار چیزى نباشید برایش بهانه جور مىکنید.
- مردم به همان اندازهاى به شما احترام مىگذارند که به آنها اجازه مىدهید.
- کسى نمىتواند به شما بگوید رویایتان چقدر بزرگ است.
- مادر کامل بودن دروغ است. مادر بىعیب و نقص بودن محال است اما مادر خیلى خوب بودن در اکثر اوقات، در واقع امکان پذیر است.
- واکنشى که به استرستان نشان مىدهید آن چیزى است که شما را متفاوت از بقیه مىکند.
- اگر به خاطر اتفاقات خوب قدردان گذشته نیستید پس نمىتوانید تقصیر اتفاقات بد و ناخوشایندى را که در زندگىتان مىافتد هم گردن گذشته بیندازید.
نوشته ی پشت جلد کتاب خودت باش دختر
تا به حال این فکر به سرتان زده که آن قدرها هم که باید خوب نیستید؟ که به اندازۀ کافی لاغر نیستید؟ که مادر بدی هستید؟ آیا این فکر به سرتان زده که لیاقتتان همین است که با شما بدرفتاری شود؟ که هیچ ارزشی ندارید و هرگز به جایی نخواهی رسید؟
تمامی اینها دروغ است.
دروغهایی که توسط جامعه، رسانهها، خانوادههایمان، یا صادقانه بگویم، توسط خود شیطان ساخته شده و تداوم یافتهاند. این دروغها برای اعتماد به نفس و تواناییهای ما خطرناک و ویرانگر هستند. بزرگترین گناه این دروغها این است که اصلاً آنها را نمیشنویم. ما به ندرت دروغهایی را که دربارۀ خودمان ساختهایم میشنویم چون سالهاست که آنها با صدای بلند در گوشهایمان نجوا میشوند و از این رو شنیدنشان تبدیل به امری عادی شده است. حرفهای نفرتانگیزی که هر روز بر سرمان آوار میشوند اما متوجهشان نمیشویم. در کتاب خودت باش دختر در مییابیم که تشخیص دروغهایی که در مورد خودمان باور کردهایم کلید تبدیل شدن به نسخۀ بهتری از خودمان است. اگر هم زمان با علم به اینکه بر ناملایمات زندگیمان تسلط داریم بتوانیم مرکز اصلی آنها را نیز پیدا کنیم آن وقت است که میتوانیم بهدرستی مسیرمان را تغییر دهیم.